black flower(p,252)

black flower(p,252)

چند مین در ماشین سکوت بود و فقط صدای نفس های سنگین جونگکوک به گوش می‌رسید.

جونگکوک سرش رو روی فرمون گذاشت و بدون اینکه به تهیونگ نگاه کنه لب زد

چند تا قرص توی داشبورده بهم بده.

تهیونگ بدون حرف و با نگرانی قرص رو به جونگکوک داد .

جونگکوک نیشخندی زد و دوتا از اون قرص ها رو بدون آب خورد ‌.

تهیونگ با چشمایی که از حدقه بیرون اومده بود به جونگکوک خیره شد .

جونگکوک : چیشده عزیزم خودت بازی میکنی بعد میترسی ؟

تهیونگ از لحن جونگکوک کمی لرزید..

تهیونگ : کوکی من نمیدونستم نقطه حساست اونجاست (کیوت)

جونگکوک باشه ای گفت و حرکت کرد .
توی راه تمام حواسش به تهیونگ بود و دستش رو روی رون تهیونگ گذاشته بود .

جونگکوک نزدیک یک مغازه توقف کرد و به سمت تهیونگ برگشت ‌‌‌.

جونگکوک : چیزی نمیخوای ته ؟

تهیونگ : یه موچی توت فرنگی و ....

جونگکوک سر تکون میده و از ماشین پیاده میشه .

ویو تهیونگ

وقتی جونگکوک رفت هوا توی ماشین سنگین شده بود پس شیشه رو کشیدم پایین تا یکم نفس بکشم و با گوشیم درگیر شدم که یک ماشین کنار پنجره ماشین توقف کرد .

پسر: امشب افتخار میدین در خدمتتون باشیم .

تهیونگ خواست جواب بده که جونگکوک سر و کلش پیدا شد .

جونگکوک وسایل رو با آرامش گذاشت تو ماشین .

به پسره تیز نگاه کرد و در ماشین پسر رو با یه حرکت باز کرد و پسر رو بیرون آورد و مشت هاش رو توی صورتش خالی کرد.

تهیونگ از ماشین پیاده شد و بیخیال گفت

کوک بسه ولش کن

ولی جونگکوک گوش نمی‌داد و خودش رو روی پسره خالی میکرد .

تهیونگ بیخیال به ماشین تکیه داد و به جونگکوک خیره شد .

تهیونگ: کی تموم میشه 🧠
نه مثل اینکه تموم نمیشه🧠

تهیونگ نزدیک شد و بازوی جونگکوک رو گرفت و از روی پسره بلندش کرد .

پسره مثل موشک در رفت و از اونجا دور شد

تهیونگ : یارو رو کشتی کوکی (با خنده شدید)

جونگکوک : ته نخند(پوکر)

تهیونگ نزدیک شد و بوسه ای رو لبای جونگکوک کاشت کوتاه بود ولی پر از عشق و تشکر ...
دیدگاه ها (۳۹)

black flower(p,253)

black flower(p,254)

black flower(p,251)

black flower(p,250)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط